بسم الله الرّحمن الرّحیم
السلام علی الشّیب الخضیب
السّلام علی الخد التّریب
سلام بر حسین علیه السلام که با اهدای جان عزیزش، دین خدا را یاری نمود و بقای شریعت نبوی و علوی و جعفری را با تقدیم هر آنچه داشت، بیمه نمود.
ضمن تشکر از دوست عزیزم، آقا امیر صدیق دربندی که خاطره ی زیبای آیت الله اراکی(ره) رو برام فرستاده، همه ی شما خوبان رو به مطالعه ی این خاطره ی زیبا دعوت می کنم.
حضرت آیت الله اراکی رحمة الله علیه می فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم؛ جایگاهی رفیع و متفاوت داشت
پرسیدم : چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر
سوال کردم : چون چندین فرقه ی ضاله را نابود کردی؟
گفت : نه . . .
با تعجب پرسیدم : پس راز این مقام چیست؟
جواب داد : هدیه ی مولایم حسین علیه السلام است!
گفتم : چطور ؟؟؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم می رفت، تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم: قدری آبم بدهید، ناگهان با خود گفتم: میرزا تقی خان دو تا رگ بریدن، این همه تشنه ای! پس چه کشید، پسر فاطمه سلام الله علیها ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود. از عطش امام حسین علیه السلام حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد ...
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند، امام حسین علیه السلام تشریف آوردند و فرمودند: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی و آب ننوشیدی.
این هدیه ی ما در برزخ ؛ باشد تا در قیامت جبران کنیم...
سلام بر شما خوبان
امروز از شما دعوت میکنم که ییایید و یک دقیقه پای درس استاد اخلاق و عارف جلیل القدر، میرزا اسماعیل دولابی بنشینید.
اگر شما هم مثل من لذت بردید، برای بنده دعا کنید و برای شادی روح میرزا اسماعیل دولابی هم صلواتی بفرستید.
خیلی نگو من گناهکارم. هی نگو من گنهکارم. این را ادامه نده تا به یقین برسد. روی صفات خوب و کارهای خوبت کار کن تا به یقین برسند. معصیت را به یقین نرسان. ایمان را به شک تبدیل نکن. اینکه به شما روزی داده، خلق کرده، اینجا نشانده، هیچ کدام دست ما نبوده است، همه را خدا کرده است. در این یقینها شک نکنید. از آن طرف پشت بام نیفتید!
بعضیها احتیاط میکنند عقب عقب میروند و از آن طرف پشت بام میافتند. جماعت زیادی از آن طرف افتادند. اصلا من ندیده ام کسی از جلو بیفتد. همه از پشت سر میافتند. پشت رو هم افتادهاند، حالا چطور میشود بیاوریشان بالا! از پشت سر افتادهاند.
وقتی بسم الله را بفهمید دیگر نه از جلو میافتید نه از پشت سر.
تاثیر زبان
اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی، اوضاع خیلی بی ریخت می شود... همیشه بگویید الحمدلله، شکر خدا. بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی. اگر پکر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگو الحمدلله. آن وقت غمت را از بین می برد... امیدوارم جلوی زبانت را بگیری که موثر است.
کار فقط برای خدا
از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربّت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی ربّ و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه اول ذیحجه می فرماید:
به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله.
خلوت با خدا
هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو :
با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟
هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
سلام به همه ی دوستان عزیزم
از غیبت طولانی خودم در این مدت، عذرخواهی می کنم ولی دغدغه ی این حقیر، بیش از کمیت مطالب، بیشتر معطوف به کیفیت اون مطالبه.
انشاء الله که مقبول حضرت باریتعالی و شما بندگان خوب خدا قرار بگیره
مطلب امروز، روایتی خواندنی از قول یکی از نزدیکان آیت الله بهاء الدینی:
خدمت آیت الله بهاالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟
آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد. خدا شاهدست الان مردم خیلی دست کم گرفته اند آبرو بردن را، ببینید خدا چند گناه را نمی بخشد:
1- عمدا نماز نخواندن. 2- به ناحق آدم کشتن. 3- عقوق والدین. 4- آبرو بردن
این گناهان این قدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمی شوند. پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف می کرد: "به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه می گویی؟
می گفت پدرم سرش را انداخت پایین. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروی کسی را نبر!
" الان در زمان ما هیئتی ها، مسجدی ها و مقدس ها آبرو می برند
عزیز من اسلام می خواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟
دقت کنید که بعضی ها با زبانشان می روند جهنم روایت داریم که می فرماید اغلب جهنمی ها، جهنمی زبان هستند. فکر نکنید همه شراب می خورند و از دیوار مردم بالا می روند. یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم.
ای آقا تو که همیشه هیئت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند آبرو می برند
متن زیبا و عاشقانه ی زیر بخشی از دعای وداع حضرت امام سجاد علیه السلام با ماه مبارک رمضانه که تقدیم حضور شما خوبان می کنم.
پیشاپیش عید سعید فطر، عید عبادت و عبودیت رو خدمت شما بندگان خوب خدا تبریک عرض میکنم و از همگی التماس دعا دارم.
یا علی
بدرود اى بزرگترین ماه خداوند و اى عید اولیاى خدا.
بدرود اى گرامى ترین اوقاتى که ما را مصاحب و یار بودى، اى بهترین ماه در همه روزها و ساعتها.
بدرود اى ماه دست یافتن به آرزوها، اى ماه سرشار از اعمال شایسته بندگان خداوند.
بدرود اى یار و قرینى که چون باشى، قدرت بس جلیل است و چون رخت بر بندى، فراقت رنج افزا شود. اى مایه امید ما که دوریت براى ما بس دردناک است.
بدرود اى همدم ما که چون بیایى، شادمانى و آرامش بر دل ما آرى و چون بروى، رفتنت وحشت خیز است و تألم افزاى.
بدرود اى همسایه اى که تا با ما بودى، دلهاى ما را رقت بود و گناهان ما را نقصان.
بدرود اى یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادى و اى مصاحبى که راه هاى نیکى و فضیلت را پیش پاى ما هموار ساختى.
بدرود که آزاد شدگان از عذاب خداوند، در تو چه بسیارند، و چه نیکبخت است آن که حرمت تو نگه داشت.
بدرود که چه بسا گناهانی که از نامه عمل ما زدودى و چه بسا عیبها که پوشیده داشتى.
بدورد که درنگ تو براى گنهکاران چه به درازا کشید و هیبت تو در دل مؤمنان چه بسیار بود.
بدرود اى ماهى که هیچ ماه دیگر را توان همسرى با تو نیست.
بدرود اى ماهى که تا تو بودى، امن و سلامت بود.
بدرود اى آن که نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندى.
بدرود که سرشار از برکات بر ما در آمدى و ما را از آلودگى هاى گناه شست و شو دادى.
بدرود که به هنگام وداع از تو نه غبارى به دل داریم و نه از روزه ات ملالتى در خاطر.
بدرود که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم و هنوز رخت بر نبسته از رفتنت اندوهناک.
بدرود که چه بدیها که با آمدنت از ما دور شد و چه خیرات که ما را نصیب آمد.
بدرود تو را و آن شب قدر تو را که از هزار ماه بهتر است.
بدرود که دیروز که در میان ما بودى آزمند ماندنت بودیم و فردا که از میان ما خواهى رفت آتش اشتیاق در دل ما شعله خواهد کشید.
بدرود تو را و آن فضل و کرم تو را که اینک از آن محروم مانده ایم. و بر آن برکات که پیش از این ما را داده بودى و اینک از کفش داده ایم.
شب قدر، شب بازسازی و جبران است؛ شب قدرشناسی و ارزششناسی و شب فرصتیابی است. این شبها از جمله زمانهای بسیار مهم برای بازگشت انسان به سوی خداوند و بازسازی و جبران گذشته است.
آنچه که میان مردم مشهور شده این است که شب قدر، شب احیاء است و به عبارتی شب بیدار ماندن؛ اما باید توجه داشت که مهمتر از بیدار ماندن انسان در این لیالی، بیدار شدن اوست، لذا فقط بیدار ماندن انسان هنر نیست، چراکه بسیاری از افراد به حسب شغلی که دارند ممکن است در طول سال، شبهای بسیاری را بیدار بمانند و به همین علت باید تاکید کرد که در این شبهای پر برکت فقط بیدار ماندن هنر نیست، بلکه بیدار شدن انسان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
فرصت نزول قرآن در این شب مبارک قرار داده شده است و رفت و آمد فرشتگان الهی روی این نشئه خاکی در این شب عزیز انجام میشود. همچنین خداوند عبادت این شب را برتر از هزار ماه قرار داده است، لذا مجموع این عوامل انسان را مجبور میکند که در این شب به خود رجوع و یا نگاهی عمیق نسبت به اصل و فطرت خود، نفس خود را اصلاح کند.
شب قدر، شب آشتی انسان با خداوند متعال است. این شب پربار فرصت تحکیم دلهایی است که لبریز از شوق و محبت خداوند هستند، لذا هر انسانی به اندازه توان خود از فیوضات این فرصت گرانمایه بهرهمند میشود.
به اعمال و عبادات مخصوص این شب عظیم نمیتوان بیتوجه بود، اما نکته قابل تأمل این است که گاهی حتی فرازی از دعای جوشن کبیر یا دو رکعت نماز، تحولی عظیم را در وجود شخص ایجاد میکند؛ چرا که اساسا روح شب قدر، تغییری است که در نفس انسان ایجاد میشود؛ یعنی مهمترین مسئله، تحولی است که این شب در مسیر بازگشت انسان به سوی خداوند ایجاد میکند؛ چون واسطه خداوند در این لیالی قرار داده شده است.
برگرفته از بیانات حجة الاسلام دکتر رفیعی
التماس دعا
سلام بر خدای مهربانم
سلام بر رمضان، سلام بر توبه، سلام بر اشک...
سلام بر یک بزرگتر از سی هزار! سلام بر شبی برتر از هزار ماه
سلام بر لیلة القدر...
سلام بر جوشن کبیر
سلام بر قرآنی که امشب در پناهش هستیم
سلام بر نهایت آرزوهای عارفان
سلام خدا جون مهربون، الغوث... کریم، العفو...
رفیقا ، دعا...
...................................................................................................
و اینک شب قدر...
"و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است." سوره ی قدر
رسول خدا (ص): هرکه شب قدر را زنده بدارد، تا سال دیگر عذاب از او دور می گردد.
حضرت زهرا سلام الله علیها: انسان محروم، کسی است که از فضیلت شب قدر محروم بماند.
از پیامبر(ص) سؤال شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمودند: «عافیت را».
پیامبر اکرم(ص):«هرکس شب قدر را با ایمان و محاسبه بیدار ماند، تمام گناهان گذشته و آیندهاش بخشیده میشود»
پیامبر خدا (ص) : شب قدر ، گرامیداشت زندگان و غنیمت براى مردگان است.
دعام کنید
یا علی...
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود.
از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟
مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم.
حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی.
مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم...
حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد.
مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد...
تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اُدعُوا اللهَ وَ اَنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد.
.................................................................................................................................................................................................
مختصری از سخنان رسول خدا، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در پایان ماه شعبان و شروع ماه مبارک رمضان:
مردم! شما زندانی اعمال خود می باشید، با استغفار خود را آزاد کنید.
پشتهایتان را که از گناه سنگین است با طولانی نمودن سجده های خود آن را سبک نمایید.
بدانید خداوند به عزت خود سوگند خورده است که سجده کنندگان و نمازگزاران را عذاب نکند
و در روزی که مردم برای پروردگار جهانیان بر می خیزند، آنان را با آتش نترساند.
مردم! کسی که به مؤمن روزه داری افطار بدهد،
ثواب آزاد کردن یک بنده و آمرزش گناهان گذشته خود را دارد.
مردم! هر کدام از شما که اخلاق خود را در این ماه اصلاح کند،
روزی که در صراط پاها می لغزد، جوازی بر صراط خواهد داشت.
مردم! درهای بهشت در این ماه باز است، از پروردگار خود بخواهید آن را به روی شما نبندد؛
درهای جهنم نیز بسته است از پروردگار خود بخواهید آنان را بر شما مسلط نکند.
و با دوستان احسان نمائید و به بیچارگان و مستمندان کمک کنید که همانا
هر که یک روزه داری را افطار دهد مانند پاداش او از خدایش دریافت کند بی آن که از پاداش و اجر خودش چیزی کاسته شود.
امیر المؤمنین علیهم السلام فرمودند در آن روز برخاستم و عرض کردم ای رسول خدا! برترین اعمال در این ماه چیست؟
فرمودند: ای اباالحسن!
متن زیر بخشی از بیانات نورانی حضرت آیتالله العظمی، امام خامنهای است که در تاریخ 83/07/13 در جمع کارکنان خدوم وزارت اطلاعات بیان فرمودند.
ان شاء الله همگی بهره مند شویم.
الآن ماه شعبان متأسفانه دارد تمام مىشود. ماه شعبان، ماه دعا و ماه عبادت است. در همین صلواتى که در مفاتیح مقرر است:
«الّذى کان رسول الله (صلّىالله علیهوآله) یدأب فى صیامه و قیامه فى لیالیه و ایّامه بخوعا لک فى اکرامه واعظامه الى محلّ حمامه»؛
پیغمبر تا دم مرگ، تا آخر عمر، ماه شعبان را بزرگ مىداشت و در مقابل ماه شعبان خضوع مىکرد و عادت داده بود خودش را به صیام و قیام در ماه شعبان.
در دنباله این صلوات هست که: «اللّهم فاعنّا على الاستنان بسنّته فیه»؛ از خدا مىخواهد که ما را هم موفق بدار که همان سنت پیغمبر را در ماه شعبان رعایت کنیم.
این ماه شعبان - حتماً مىدانید دیگر، دالان و دهلیز ماه رمضان است.
ماه رمضان تالار ضیافت الهى است؛ یک تالار عظیم که اگر کسى وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آنجا خداى متعال آماده کرده، به خودش بهرهای برساند، بهره فراوانى خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماههاى دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است. انواع و اقسام ضیافتهاى الهى: رحمت الهى، عزت الهى، توفیق الهى، قرب الهى، استغناى ناشى از تفضل الهى، رزق مادى، رزق معنوى، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفره ماه رمضان گذاشتهاند.
بعضىها مىآیند و به این سفره نگاه نمىکنند و از وسط این سفره و اشیای آن عبور مىکنند و مىروند و هیچى هم گیرشان نمىآید؛ بعضىها یک چیز مختصرى برمىدارند؛ یک روزه ای مىگیریم ما؛ یک مختصرکى، یک چیزى؛ اما بعضىها نه، حسابى مىنشینند سر این سفره و از رحمت الهى کیسه خودشان را پُر مىکنند؛ عزت مىخواهند، دنیا مىخواهند، آخرت مىخواهند؛ رفع گرفتارى مىخواهند، گشایش در زندگى مىخواهند، استغناى طبع مىخواهند، صفات و خُلق حسنه مىخواهند؛ هرچه مىخواهند، براى خودشان و براى دیگران برمىدارند. براى اینکه انسان بتواند وقتى وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجى نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهى به دوروبر کند واستفادهای ببرد و براى اینکه این آمادگى در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر.
رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛
این مناجات شعبانیه را ببینید. من یک وقتى از امام (رضواناللهعلیه) پرسیدم در این دعاهاى مأثورى که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان مىآید و دوست دارید. فرمودند: دعاى کمیل و مناجات شعبانیه.
اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعاى کمیل که مىدانید اصلاً ورود اصلىاش مال شب نیمه شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است.
در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنى النّار اعملت اهلها انّى احبّک»؛ جهنم هم که من را ببرى، فریاد مىکشم تو را دوست دارم.
و در دعاى کمیل: «لان ترکتنى ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهى و نطق را از من نگیرى، فریاد مىکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را. باید با اینها مأنوس بشویم و قدرى دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبى است؛ گاهى اوقات به وسیلهاى که انسان را به اوج آسمانها و اوج معنویت مىبرد، تبدیل مىشود؛ گاهى هم بالعکس، به سنگ سنگینى تبدیل مىشود که بسته شده به پاى انسان و انسان را تا اعماق آب، تا اعماق دره فرو مىبرد؛ غرق مىکند؛ پدر انسان را درمىآورد. اگر دل را به پول و به شهوت جنسى و به مقام و به این چیزها دادید، این همان سنگ سنگین است؛ دل دیگر نیست. در آن صورت:
ده بود آن، نه دل که اندر وى گاو و خر بینى و ضیاع و عقار آن دلى که انسان در آن عشق اتومبیل فلانجور دارد، آن دل نیست، گاراژ است! بنگاه معاملاتى است!
آن دلى که همهاش در آن میل جنسى موج مىزند، دیگر دل نیست، آن عشرتخانه است.
شاعر، آن زمان که ضیاع و عقار و زمین و ملک و گاو و خر در زندگى نقش داشته، از اینها نام برده و مىگوید دلى که اینها در آن باشد، آنجا طویله است! ده است! دل، نیست؛ دل جاى خداست؛ جاى نور است.
اللهم عجل لولیک الفرجالتماس دعا