بسم الله الرّحمن الرّحیم
روزی شاهزاده ای در محوطه کاخ مشغول قدم زدن بود که سربازی را کنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید؛
از او پرسید تو برای چی اینجا قدم می زنی و از چی نگهبانی می کنی ؟
سرباز دستپاچه جواب داد: قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!
شاهزاده افسر گارد را صدا زد و پرسید: این سرباز چرا اینجاست؟
افسر گفت: قربان! افسر قبلی نقشه قرار گرفتن سربازها در پست ها را به من داده و من هم به همان روال کار را ادامه دادم!
شاهزاده شروع به تحقیق و پرس و جو کرد؛
عاقبت فهمید، زمانی که 3 ساله بوده، این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرش به افسر گارد دستور داده بود تا نگهبانی را اینجا بگذارند تا او هنگام بازی در محوطه کاخ، روی آن ننشیند و لباسش رنگی نشود.
و از آن روز 41 سال می گذرد و هنوز هم روزانه سربازی اینجا قدم می زند و نگهبانی می دهد!
فلسفه عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!!!
این الرجبیون ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
مضمون دعای ماه رجب خیلی زیباست !!! من که جزو اون دسته از آدمام که نفهمیدم ولی فارسیشم که می خونم لذت می برم !!!!!!!
یا علــــــــــــــــی ...